ترگلترگل، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

تنها گل زندگيم ترگل

نوروز ٩٣

سلام سال ديگرى امد و بهارى شد روزگارمان مناسبتها را بهانه ای کنیم تا از آنان که دوستشان داریم یادی کنیم . نامتان در اندیشه ام و مهرتان در قلب من است. دوستتان دارم سال نو مبارک ... آرزو دارم نوروزی که پیش رو داريد آغاز روزهایی باشد که آرزو داريد براى شما اى فرشته بى همتا بهترينها رو ارزومندم خوشحالم كه زندگيم با وجودت هميشه بهاريست سال نو مبارك
29 اسفند 1392

چهارشنبه سورى

سلام امسال پنجمين چهارشنبه سورى كه با هم جشن ميگيريم و خدارو به خاطر داشتنت شكر ميكنم به دليل ترس بنده جايى نرفتيم و خانه بوديم و كلى از بودنت در خانه لذت بردم دوست دارم و همه روزهام با وجودت بهاريه كلاسها همه تعطيل شدن و تقريبا بيست روزى تعطيلى و هر روز ميپرسى مامان مطمئنى تعطيلم اگر كلاس نرم از دوست هام عقب ميفتم (نميدونم اينو از كجا ياد گرفتى) پيشاپيش عيد همگى مبارك و بهترين هارو براتون ارزومندم اگر تا قبل از سال تحويل سفر نبوديم پست بعدى رو اول فرودين ميگذارم شاد و خوش باشيد
28 اسفند 1392

بدون عنوان

امروز روز كنسرت كلاس موسيقى بود و به خاطر خريد هاى خانه ترگل و پدر مهربان با هم به كنسرت رفتن و كلى عكس و فيلم گرفتن و با يك كارنامه ديگه ترم چهارم كلاس موسيقى هم به پايان رسيد همه نمرات عالى بود و باز هم خدارو به خاطر داشتن فرشته زندگيم شكر كردم تقريبا تمام كلاس ها تعطيل شدن و تا پايان تعطيلات نوروزى خانه هستيم و بايد كلى برنامه ريزى كنيم براى ايام عيد به احتمال زياد يك سفر كوتاه هم خواهيم رفت
22 اسفند 1392

بدون عنوان

در زمانهای کهن هر مادربزرگی و هر مادر شیرازی به دخترش یک خمره به عنوان جهیزیه می داد، این خمره به اندازه ای بود که دختر می توانست در آن جای گیرد،بنابراین دخترها با به همراه بردن این خمره به خانه شوهر رمزهای ساخت و ساز «می» را نیز با خود می آوردند و این خمره سال های پی در پی از مادر به دختر ارث می رسید، همچنانکه زنان ایرانی نسل اندر نسل ساقی های زیبارویی بودند که هیچگاه مست نمی شدند،اما محرم اسرار مستان و رندان شهر بودند و هستند. بنابراین در خانه ی یک ایرانی اجاق و پس از آن خمره از اهمیت بسزایی برخوردار بود و هر بانویی بخوبی می دانست باید اجاق خانه روشن و گرم بماند و خمره را هم نگهدارد برای روز مبادا.! و این روز مبادا سرانجام رسید،آن روز شوم ...
18 اسفند 1392

بدون عنوان

سلام به پايان سال نزديك ميشويم و متاسفانه ترگل جونم سرما خورده همراه با گوش درد و همه جوره نازش و ميخريم اما از انجاييكه پدر جان بسيار اين دختر يكى يدونشون و دوست دارن دختر هم يكه سوار ميتازونه حتى براى رفتن به wcهم از جا تكان نميخوره و پدر محترم بايد ايشونو بغل كنند و تا دم در ببرن و منتظر شوند تا دوباره ايشونو برگردونن ترگل :مامان خيلى دوست دارم ميدونى چقدر من :نه الهى قربونت برم چقدر ترگل :از زرى مامان جان يكم كمتر (مادر بنده) من: ممنون بازم جاى شكر داره
17 اسفند 1392

بدون عنوان

دختر کــه بـاشــی... هزار بــار هــم کــه بگـویــد : دوستـــــــــــــــــــــت دارد ! باز هــم خواهــی پـرســـی : دوستم داری ؟ و تـه دلـــــــــت همیشــه خواهــد لرزید ! دختــر کــه بـاشــی هــرچقــدرهــم کـه زیبا بـاشــی نگران زیبـــاترهایــی میشــوی کـه شایــد عاشــقش شوند ! هــر وقت کــه صدایت میکند: خوشــــ♥ـــــگلم خــدا را شکــر میکنــی کــه درچشمــان او زیبایــی ! دســـــــت خـودت نیست! دختر کــه بـاشــی همـــه ی دیوانگی هــای عالــم را بـــــــــلدی ...
15 اسفند 1392

براى دخترم

دخترکم برای کسی که برایت نمیجنگد نجنگ چرا اشکهایت را هر روز پاک کنی کسی که باعث گریه ات میشود پاک کن دخترکم به سوی کسی که ناز میکند دست نیاز دراز نکن بیاموز این تو هستی که باید ناز کنی دخترکم تو زیباترینی همیشه با این باور زندگی کن خودت را فراموش نکن شاید گریه یا خنده ات برای بعضی ها بی ارزش باشد اما به یاد داشته باش کسانی هستند که وقتی میخندی جان تازه میگیرند دخترک من هیچگاه برای شروع دوباره دیر نیست اشتباه که کردی برخیز اشکالی ندارد بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند خوب باش ولی سعی نکن این را به دیگران بفهمانی کسی که ذره ای شعور داشته باشد خاص بودنت را در می یابد زمستان است زیاد میشنوی هوا دو نفره است به درک که دو نف...
13 اسفند 1392

بدون عنوان

كم كم به پايان سال نزديك ميشيم و طبق معمول هر سال مامانه و كلى بدو بدو و خريد و خانه تكانى و كارهاى مربوط به ترگل و كلاسها و كلى كار نيمه تمام چه زود گذشت امسال و با همه تلخى ها و شيرينى هاش رو به پايانه امروز براى خريد چند تا چيز كوچك مثل كمد براى اتاق خواب خودم و تعويض ميز ناهارخورى اشپزخانه و چند تا چيز ديگه سر از دلاوران دراوردم و بعد كلى گشتن و خستگى امدم برم خانه كه ديدم بله يك شخص محترم ماشينشو پشت ماشين بنده پارك كرده و نميتونم از پارك بيام بيرون و بعد از كلى معطلى و خستگى بنده اقاى نا محترم تشريف اوردن و خودشونو مشغول به صحبت با موبايل كردن و دريغ از يك عذر خواهى كوچك يعنى واقعا مردم ما به كجا ميرن انقدر شتابان بگذريم پيشا پيش سال ...
12 اسفند 1392

بدون عنوان

ﺧﻨﺪﻩﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﮐﻮﺩکی ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ ﻭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻭ ﺩﺳﺖﻫﺎﯼ ﺗﻮ… ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺖ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺖ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ …
12 اسفند 1392

بدون عنوان

سلام ديروز اولين كارنامه كلاس لگو رو گرفتيم و ترگل بالاترين نمره كلاس يعنى همه موارد عالى رو گرفته بود و ما كلى ذوق كرديمو و به خودم باليدم به خاطر اين فرشته كوچو لو و ا. خدا برات بهترين هارو ارزومندم و اميدوارم تو زندگيت موفق و مويد باشى و هميشه كنارم باشى اى زيباترينم ترم جديد كلاس لگو هم ثبت نام كرديم و فعلا هر روز هفته كلاس دارى زبان و موسيقى و لگو و اسب سوارى و باله الانم دنبال يك استخر خوبم براى اموزش شنا دوستان لطفا اگر استخر خوب و تميز با مربى حرفه اى سراغ داشتيد معرفى كنيد ممنون
12 اسفند 1392